صندوق خونه
آمدم هزار سال است که صندوق خانه رو ترک کردم اما کنج دلم یک صندوق خونه دارم به وسعت دنیا که از همه چیز می ترسم. مثل ترس از موجودات خیالی ترس از ترس دیگران و ترس از همه چیزهای خوب ترس از مرگ بی بی ُ : خجسته ! بیا بیرون ! تمام شد.
آمدم هزار سال است که صندوق خانه رو ترک کردم اما کنج دلم یک صندوق خونه دارم به وسعت دنیا که از همه چیز می ترسم. مثل ترس از موجودات خیالی ترس از ترس دیگران و ترس از همه چیزهای خوب ترس از مرگ بی بی ُ : خجسته ! بیا بیرون ! تمام شد.
شکاف پیرهن یتیمی كه با هيچ كوكي رفو نخواهد شد
اين منم
ايستاده بر ناكجا آباد
نمي دانم شايد راه گريزي باشد از جريمه هاي جواني
هيچ كس آنرا كه مرا يتيم كرد جريمه نخواهد كرد
خسته ام
مشق هاي نانوشته ام را پاياني نيست
شايد اين بار يتيمان را به ياري خواستم
اگر يتيمي مانده باشد
هيچي نگفت منم نمي دونستم كه بپرسم وقتي كه موقعش شد بهم گفت خيلي خوشحال شدم.
نگفت و نگفت و نگفت تا اين كه يادش رفت از اولش چي بود.
خدا رو شکر ! اینو میگم که همه اونائی که صداشونو بلند می کنن و برای غزه و لبنان برج می سازن و بچه های لبنانی رو مثل شاهزاده ها بزرگ می کنن برن کلاهشونو بندازن هوا !